اومدم رو دستت خانومه شایعه
یک روز در دانشگاه بنشسته بودیم بدیدیم اقای جو دالتون بر گوشه ای بنشسنه و گریه مکند بوشرک (؟
) رو در اغوش بگرفته زار زار گریه مکند درد و دل میکنه میدونی چرا واقعا اخه چرااااااااااااا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مدونین با زاری چی میگفت می گفت عشقش با لوک خوشانس می گرده و دیگه به بچه خلاف تقلب رسان دعوا راه انداز کلاس توجه نمی کنه اخه چرا فرناز یعنی این لوک خوشانس کیه چه قصدی داره چرا حالا که نتونسته موچ جو دالتونو بگیره عشق دزدی می کنه هااااااااااااااااااا
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۵/۰۵ ساعت 20:37 توسط مریم
|
ما 6 نفر از اکیپ بچه های ای تی داشگاه پیام نور بهشریم که اومدیم تو وبلاگ بترکونیم اگه ادم باحالی هستی حتما همیشه به ما سر بزن چون ما اینجا یه عالمه بمب داریم هر نوبت یکیشو واسطون می ترکونیم پس یه جا ایست نکنین و ما را تا اخرش همراهی کنین هووووووووووووو به افتخار خودمونو خودتون هوووووووورااااااااااااااااااااااااا